خبر کوتاه است و تیز و تلخ!
زنی از زور گرسنگی، در مقابل یک ساندویچ فلافل؛خود را در قبری خالی تسلیم سه مرد کرد!
خوردن مردار و تن ی از روی اضطرار،هرچند قدمتی هزار و چند صد ساله در کتابهای فقهی دارد؛اما تا پیش از این، در خواندن شان،آنها را تنها مثالهایی می دیدم از استادان برای روشنایی ذهن طلبه های امروز و مجتهدان فردا،تا یک طرفه حکم بر حرام خواری بیچارگان ندهند و بر بینوای در حکم مردار،حد جاری نکنند!
کج مداری روزگار اما کار را به درج خبر در خبر گذاری ها و انتشارش در کانال ها هم کشاند و دیگر چه تفاوت دارد این ننگ در کدام گور تهران یا ایران بوده و نام زن چه؟ و آدمی متحیر می ماند که آن سه م را چه بنامد که به انسان و مرد و حیوان حتی،بر نخورد؟!
درد اصلی اما در این جریان، فقری است آنچنان عریان که از خوراکی ها هم فلافل را نشانه رفته است! کبابِ نخودی از لبنان آمده که در این سالها به مدد گرانی روز افزونِ لبنیات و گوجه و نان،جای همدمان سابق تهیدستانِ وطن (از پنیر و نان تا اُملتِ بی زبان) را  گرفته و بومیِ ایران و پرچمدارِ سیری گرسنگان‌ شده است!
و گور، که از خانه ی آخرت ِمردمان به خانه ی دنیایِ بی پناهان رسیده و شاخه ای از بی خانمانان با نام "گورخوابان" را به سپهرِ ادبیات و جامعه شناسی افزوده است تا امروز که به مددِ دردِ دل زنی رنج کشیده و آزار دیده؛باید پی ِترکیبی تازه همچون "گور آزار" گشت و بر احوالِ مردمان و مسئولان شنیده و از درد قالب تهی نکرده،خون گریست!
و امید که کسی از بیست و سی مرامان و زرد نویسانِ خود خبرنگار پندار،در پیِ تشخیصِ هویت و افشای نشانِ آن فلک زده ی به خاک سیاه نشسته نیافتد! که صد وعده مرغ و مسما دادن هم داغ این ننگ در گور را نمی شوید و یک سال بسته حمایتیِ در بوق و کرنا شده نیز مرهم زخم هایش نمی شود!
هر چند راه ساده تر هم هست! اقرار خبرنگار "رُکنا" به انکار ماجرای دیروز بعد از آن  همه اصرار در صدق گفتار و زنی که حتما اصلا وجود نداشته تا تن به گور آزاری دهد! و تا هست چنین بوده و لابد تا بوده،چنان باد! و‌ من می مانم و متنی که همچون مرگ فقرا و ننگ بزرگان، آوازه ندارد!

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انجمن رزمندگان و جانبازان زیر 25 درصد معرفی معتبر ترین و پرکاربرد ترین سایت های ایرانی پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان اناشید رهیب ادیب یاس آپ پک